مبانی وفاق در گفتمان دفاع مقدس
دفاع مقدس یکی از پرشکوه ترین مقاطع تاریخ ایران زمین است که تلفیقی از ملی گرایی و دین باوری را به نمایش گذاشته است. حقیقت دین و روح قدسی امام، خاک ایران را به چنان تقدسی رسانده که جوانان دفاع از خاک را جزو پاکترین اعتقادات برشمرده و بر دفاع از آن سینه سپر کردند.
دفاع مقدس در حقیقت ستیزی تاریخ گونه حق و باطل بود که تمامی اشرار و اهریمنان در نقشه ی به نیکویی طراحی شده بنا داشتند خاک ایران را به توبره کشیده و انقلاب نوپای خمینی کبیر که در مقابل امپراطوری های غرب و شرق صدا بلند کرده و قد اعلم کرده بود را به خاک سیاه بنشانند و دقیق تر اینکه دنیای ماتریالیست وقت، باور نداشت و تحمل نمیکرد صدای معنویت و دین باوری در جهان دوباره شنیده شود.
در این اتحاد بین المللی برای خاموشی صدای دین، دفاع مقدس زاییده شد و جوانان سترون شده در اعتقادات راستین حق جو و عدالت طلب به پیروی از امام خمینی قد برافراشته و ره صدساله را یک شبه طی کردند و فتح الفتوح ها شکل گرفت و قلوب جوانان ذوب شده در ولایت مطلقه،انقلابی دگر در دل انقلاب بهمن ۵۷ رقم زد و دنیا در حقیقت در ۸ سال دفاع مقدس متوجه شد ریشه های این انقلاب، الهی است و به این راحتی خدشه به آن وارد نمیشود و تعبیر احسن این است که در دل دفاع مقدس و رشادت ها و شهادت ها و باقری ها و باکری ها انقلاب اسلامی صادر شدو هسته های مقاومت در خاک انقلاب اسلامی جوانه زدند.
یکی از وجوه ممتاز و پیشبرنده دفاع مقدس که دارای پیشتیان های عقلی و نقلی بود، مسأله وفاق و همدلی و انسجام است که این مسأله در ۸ سال جنگ تحمیلی در سطوح مختلف شکل و نهادینه شده بود. وفاق در سطح سران قوا تا سطح نیروهای مسلح و برداری سپاه و ارتش تا وحدت اقوام تا همزبانی گویش ها تا همراهی پیر و جوان و زن و مرد و روستای و شهری و عشایر!
رنگین کمان زیبای از وفاق در دفاع مقدس شکل گرفت و در حقیقت این همدلی و همراهی توانست با بسیج همگانی، دشمن تا بن و دندان مسلح را به زانو در بیاورد. با وجود اینکه طی دوران سیاه پهلوی گسلهای قومیتی، مذهبی ، زبانی و جغرافیایی شکل و تقویت شده بود و روستایی تحقیر و دهاتی نامیده شده بود و زنان به عنوان جنس مصرفی تعدیل گشته بود ولی انقلاب روح همدلی و وفاق را تقویت و جبهه واحد تشکیل داد.
این نسخه وفاق، تاریخ انقضا ندارد و امروز و هر روز دگر در مقابله با جنگ و سختی ها، حل المسایل وفاق و همدلی است.
اما وفاق آیا فاقد حدود و صغور و مبنا است!؟ آیا هر وفاقی ممدوح است؟ آیا می توان با هر کسی ولو شیطان کبیر دست وفاق گونه داد و برادری کرد؟ کدام وفاقی مورد تایید است؟
یکی از چالشهای مفاهیم علوم انسانی، چند وجهی و تعریف پذیری و تفسیر پذیری است و هر کسی میتواند به راحتی تفسیر خود را را تفسیر شایسته و قریب به یقین بپندارد ولی تفسیر و تعریفی قابل حمایت و پشتیبانی است که حائز خصوصیات منطقی باشد و دلالتهای عقلی و نقلی بر آن جاری باشد.
وفاق در دوران دفاع مقدس میتواند یک الگوی تجربه شده و موفق برای دولت چهاردهم باشد که بر وفاق تاکید دارد و تلاش دارد بعنوان گفتمان دولت جا بیاندازد. در دوران دفاع مقدس اینکه چگونه به یک انسجام رسیدیم، در یک واژه نهفته است ، تکیه بر ولایت فقیه! هیچ کس منکر نیست که در دوران دفاع مقدس مشکلات و کاستی ها و اختلاف ها وجود نداشت ولی ولی فقیه چون محور و تمام کننده و شاقول بود، وفاق شکل میگرفت .
در کنار این مساله، انقلابی بودن و متدین به روح انقلاب بودن از دیگر مبانی بود که وفاق بخش دوران دفاع مقدس بود و آنچه ملاک نزدیکی و دوری و عزل و نصب ها بود ولایت مداری و انقلابی گر بود و چون اینگونه بود دیگر دامادها و ژن خوب ها و فتنه گران خود به خود طرد می شدند و اینگونه بود که کار جنگ یکدست پیش میرفت و طریق القدس ها و بیت المقدس ها شکل می گرفت.
اکبر بهاری
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید