خشم مارتین لوتر اسلام!!!
چندی پیش دکتر عبد الکریم سروش طی نامه ای اعتراضی به رئیس سابق فرهنگستان علوم و استاد دانشگاه دکتر رضا داوری اردکانی از اینکه مسئولیتی در جمهوری اسلامی را بعهده گرفته بسختی او را سرزنش نموده است و در اهانت و درشتی به او مبالغه و زیاده روی کرده تا جایی که دوستان سروش نیز […]
چندی پیش دکتر عبد الکریم سروش طی نامه ای اعتراضی به رئیس سابق فرهنگستان علوم و استاد دانشگاه دکتر رضا داوری اردکانی از اینکه مسئولیتی در جمهوری اسلامی را بعهده گرفته بسختی او را سرزنش نموده است و در اهانت و درشتی به او مبالغه و زیاده روی کرده تا جایی که دوستان سروش نیز توهین ها و جسارتهای بیش از حد او به دانشمندی ۹۰ ساله را خروج از ادب و مروت دانسته اند. اما سروش را چه شده که در سن ۷۸ سالگی رفیق سابق و دانشمند خود را «مزدور» و همکار بزرگتر خود را «فرومایه متملق» خطاب می نماید؟!
کاری که از عوام هم بعید است چگونه و چرا از کسی که سالها است کرسی تدریس عرفان شناسی و شرح مثنوی او دائر است سر می زند؟ مگر سروش شخصاً در صدر انقلاب عضو ستاد انقلاب فرهنگی و منصوب امام خمینی نبود؟ پس چرا الان دانشمندان را برای همکاری با نظام جمهوری اسلامی سرزنش می کند؟ حقیقت اینست که دکتر سروش یک روشنفکر و نظریه پرداز است ولی دغل دوستانش بر دوش او امانتی گران نهاده اند و آن رهبری مخالفان انقلاب اسلامی است همین توقع بی جایی که فوق طاقت اوست حوصله را از او ربوده و اسباب خبط فراوان و خطای پیاپی او شده است. آن دغل دوستانی که انتخابات دوم خرداد ۷۶ و پیروزی محمد خاتمی را رفراندمی علیه نظام اسلامی دانسته که با رهبری سروش به سرانجام رسیده و از آن زمان تا بحال سروش یک پای ثابت انتخابات ها بوده است حتی در انتخابات اخیر که بسیاری از دوستانش مشارکت در ان را تحریم کردند سروش اما از عبد الناصر همتی جانبداری نموده و برای پیروزی او بر سید ابراهیم رئیسی تلاش وافری کرد.
البته هنر سروش تنها سخنوری نبوده بلکه او در فتنه ۸۸ شمشیر را از رو بست و با تشکیل جنبش سبز ساز جدیدی را نواخت و در اروپا با رهبران سیاسی دیدار می نمود و پیشاپیش خود را رهبر آینده ایران خوانده بود! اما اروپا از سروش توقعی دو چندان داشت! مثلا جان هیک فیلسوف انگلیسی در کتاب «میان شک و ایمان» خود منتظر است سروش یک انقلاب و رنسانسی در اسلام بوجود آورد او می نویسد: «سروش یکی از حامیان اصلاحاتی است که امید می رود در آینده به رنسانس منجر شود.» از این فرا تر روزنامه پر تیراژ گاردین است که در سال ۱۳۷۵ انتظار دارد سروش «مارتین لوتر اسلام» شود و می نویسد« لوتر ایرانی پایه های اسلام را به لرزه در آورده است» و دولت هلند بیکار ننشسته و با تخصیص جایزه ای گران بها بقدر ۱۵۰ هزار یورو در سال ۱۳۸۳ از سروش انتظار دارد «اراسموس اسلام» شده و اسلام را به اومانیسم بکشاند! چه غلط هایی !! و در آخر سر «مجله تایم» آمریکا درسال ۱۳۸۴ سروش را نمک گیر نموده و ضمن چاپ عکسش او را یکی از شخصیتهای بزرگ اثر گذار جهانی می نامد.
اینها را آوردیم تا نیک معلوم شود هر که را این حجم از هندوانه زیر بغلش بگذارند باید نسبت به رقیبش هتاک و نسبت به دانشمندان وطن خود فحاش باشد. به فرموده امیرمومنان علیه السلام ای بسا افرادی که با یک تمجید و تحسین به گرداب فتنه می افتند «رُبّ مفتونٍ بحُسن القولِ فیه» حالا شما به سروشی که قرار بود «مارتین لوتر اسلام» باشد و اسلام ملکوتی و عرشی را فرشی و عرفی نموده و از تقدس بیاندازد و ناکام مانده حق نمی دهید به عالمان و دانشمندان و مفاخر ایران خشم آورد.؟!
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید